زبانحال مسلم بن عقیل علیه السلام قبل از شهادت
مـنـم تـجـسّـم شـیـری به دام افـتـاده به دام جـمـعـیـتـی بـد مــرام افـتـاده چنان پُراست شکمهایشان زمال حرام که از سر هـمه عـشـق امـام افـتاده هجوم زخـم به جانم نـشـسته و بدنم شـبـیـه فـاطـمـه در ازدحـام افـتـاده میان شهر مسلمان نـمای مُسلم کش غریب در مـلاء خاص وعام افتاده چه خوابها که برای عقیلهات دیدهاند زبـان بـرای بـیـان از کـلام افـتـاده زبس هوای تو را پروراندهام درسر که از تـنـم به هـمـیـن اتـهـام افـتاده منم که باهمۀ جان به شوق پابوست سـلام کـرده و از روی بـام افـتـاده هـزار شکـر میمـیـرم و نـمیبـیـنم به خاک، جـسم تو بیاحـترام افتاده |